نویسنده: سمیر بدرود
دیپلومات پیشین حکومت افغانستان
نشست مسکو که ظاهراً با هدف ایجاد اجماع منطقهای پیرامون افغانستان برگزار شد اما در عمل به نمایشگاه خصومتهای جیوپولتیک مبدل شد. این نشست بهجای همسویی، صحنهای برای رویارویی قدرتهای بزرگ و رقابتهای متقاطع میان بازیگران منطقهای چون روسیه، هند، پاکستان و ایران بود. هر یک از این کشورها، افغانستان را بستری برای پیشبرد روایتهای امنیتی خود تلقی کردند.
موارد زیر روبرداشتی از بیانات طرفهای اشتراک کننده در نشست مسکو است:
۱. تقابل روسیه و ایالات متحده
موضع روسیه: وزیر خارجه روسیه هشدار صریحی علیه «ایجاد هرگونه زیرساخت نظامی خارجی در افغانستان یا کشورهای همسایه» صادر کرد. این موضع آشکارا اشاره به تلاشهای آمریکا برای بهدست آوردن کنترل پایگاه بگرام و ایجاد شبکههای اطلاعاتی جدید دارد.
تنش پنهان: روسیه در حالی از «حفظ حاکمیت افغانستان» سخن میگوید که خود با دعوت از طالبان در مسکو، در پی شکستن انزوای بینالمللی و نمایش قدرت در برابر غرب است.
نتیجه: نشست مسکو عملاً به بستری برای بازتولید روایت ضدآمریکایی روسیه تبدیل شد، بیآنکه راهکاری عملی برای ثبات افغانستان ارائه دهد.
۲. رقابت هند و پاکستان در چارچوب نشست
چرخش هند: نماینده هند بر «ثبات، اتصال منطقهای و همکاری اقتصادی» تأکید کرد؛ رویکردی که نشانگر نرمش دهلینو در قبال طالبان است. هند با اتخاذ این موضع ظاهرا” عملگرایانه، میکوشد از مسیر تجارت و همکاری امنیتی، نفوذ خود را در افغانستان حفظ کند.
موضع پاکستان: پاکستان که زمانی حامی اصلی طالبان بود، اکنون با تهدید مستقیم این گروه از سوی تحریک طالبان پاکستان (TTP) روبهرو است.
تناقض: نزدیکی هند به طالبان در تضاد آشکار با نگرانیهای امنیتی پاکستان است و به فروپاشی هرگونه تصور از اجماع منطقهای میانجامد. تعامل هند با طالبان عملاً انحصار استراتیژیک دیرینه پاکستان بر کابل را تضعیف میکند.
۳. تنش میان پاکستان و طالبان
موضع گروه طالبان: امیرخان متقی اتهام وجود پناهگاههای تروریستی در خاک افغانستان را رد کرده و مدعی شد که «مراکز تروریستی در بیرون از افغانستان» فعالاند. این سخن آشکارا متوجه اسلامآباد است.
پاسخ پاکستان: نماینده پاکستان خواستار اقدامات «قابل سنجش و قابل راستیآزمایی» علیه گروههای تروریستی مستقر در افغانستان شد.
نتیجه: این تبادل مواضع، شکاف عمیق میان طالبان و اسلامآباد را نمایان ساخت و نشست مسکو را از یک بستر همکاری به میدان اتهامزنی متقابل تبدیل کرد.
۴. موضع ایران
لحن هیأت ایرانی: تهران ضمن محکومیت هرگونه مداخله آمریکا، بهویژه بازگشت احتمالی نیروهای آمریکایی به افغانستان، بر مخالفت کامل خود با حضور نظامی واشنگتن تأکید کرد.
محورهای اصلی:
•محکومیت تحریمها و توقیف داراییهای افغانستان توسط آمریکا.
•تأکید بر ضرورت تشکیل ساختار سیاسی فراگیر، هرچند بدون انتقاد صریح از طالبان.
•پیوند دادن موضوع افغانستان به محور وسیعتر «مقاومت در برابر آمریکا» در منطقه.
•نتیجه: مواضع تهران با روسیه همسو بود و هر دو کشور با تمرکز بر مقابله با غرب، در حقیقت خلاف دستورکار اصلی نشست مسکو که ظاهرا هدف آن اجماع منطقه عنوان شده بود را معکوس جلوه داد.
ارزیابی کلی
•نشست مسکو از یک چارچوب همکاری منطقهای به عرصهای برای نمایش تقابلهای سیاسی بدل شده است.
•تضاد منافع — از ضدیت روسیه با آمریکا تا عادیسازی محتاطانه هند با طالبان، موضع تدافعی پاکستان و محور ضدآمریکایی ایران — نشان میدهد که از «اجماع منطقهای» دیگر خبری نیست.
•فرمت مسکو اکنون بیش از آنکه ابزاری برای ثبات باشد، آینه ساختار جدید تقابلهای چندجانبه است که در آن «امنیت افغانستان» صرفاً بهانهای برای رقابت قدرتها شده است.
نتیجه
نشست ۲۰۲۵ مسکو نه نماد وحدت منطقهای، بلکه صحنهای از بازیهای ژئوپولیتیک بود. هر بازیگر با واژگان زیبا از «امنیت، حاکمیت و مبارزه با تروریزم» سخن گفت، اما در واقعیت امر این است که افغانستان زیر سلطه طالبان به میدان رقابت قدرتهای جهانی و منطقهای تبدیل شده است.
تداوم این وضعیت، که عکس آن قابل تصور نیست، بدون شک به اسقاط رژیم طالبان منجر خواهد شد. بحران رو به افزایش رهبری-مدیریتی درون گروهی طالبان البته که سرعت فروپاشی رژیم را تشدید کرده است.
یادآوری: حماسهمیډیا بهعنوان یک رسانه بیطرف، به نوشتهها و دیدگاههای تمام سیاستمداران، نویسندگان و صاحبنظران احترام میگذارد. این نوشته دیدگاه حماسهمیډیا را منعکس نمیکند، بلکه بیانگر نظر نویسنده است و ما آن را بدون هیچ تغییری منتشر میکنیم.